معنی دورگو، تلفن، تلفن زدن، تلفن کردن, معنی دورگو، تلفن، تلفن زدن، تلفن کردن, معنی bmc;m، تgtj، تgtj xbj، تgtj lcbj, معنی اصطلاح دورگو، تلفن، تلفن زدن، تلفن کردن, معادل دورگو، تلفن، تلفن زدن، تلفن کردن, دورگو، تلفن، تلفن زدن، تلفن کردن چی میشه؟, دورگو، تلفن، تلفن زدن، تلفن کردن یعنی چی؟, دورگو، تلفن، تلفن زدن، تلفن کردن synonym, دورگو، تلفن، تلفن زدن، تلفن کردن definition,